پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

تصمیم کبری!

يكشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۰، ۰۸:۳۳ ب.ظ

تصمیم گرفته ام روزمرگی هایم را بنویسم

از اول هم تصمیم همین بود...اما نمی دانم چرا یادم رفت؟!!!....

در سر داشتم بنویسم

زندگی جدیدم را... بودن در شهر جدید را... آدمهای جدید اطرافم را... برخورد سرد و گرم آنها را... خاطراتم را... وقایعم را...

واییییی خدای من الان دارد یادم می آید هدفم را

خیلی وقت است حس می کنم یک نیمه از عمرم بیهوده سر شده.... بی آنکه قدم مثبتی بر دارد

من که اینطور آدمی نبودم چرا اینگونه شده ام

حرف زدنم هم کتابی شده

پاک قاطی کرده ام

اما خوب است که کم کم دارد یادم می آید... اگر یادم نمی آمد معلوم نبود چه بلایی سرم می آمد

انگار دیگر آن آدم قدیمی مرده و انسان جدید متولد شده

اما من خود قبلیم را دوست دارم

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۰، ۰۸:۳۳ ب.ظ
  • ناهید بانو