پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

راز بقا

يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۱، ۰۷:۲۰ ب.ظ

ما را که میبینی در عالم مجازی خودمان سیر می نمودیم و یک عدد هدفون هم گذاشته بودیم آنهم با صدای بلند   همینطور هندزفری در گوش گذرمان به وبلاگ یکی از دوستان خورد که به یک باره صدای چه چه و بلبل و عندلیب و چکاوکو خرناس خرس و نمیدانم هزار جک و جانور آن هم با ولوم آخر در گوشمان پیچید و صحنه جنگلی پر از حیوانات درنده برایمان تداعی نمود  (شکلک حیوانات درنده موجود نمیباشد ) کم مانده بود از ترس شیرجه زده و خود را در بغل شوشو بی اندازیم  آخر این چه طرز انتخاب آهنگ برای وبلاگ است حالا ما جنبه مان بالا میباشد اگر یکی شلوارش را خیس نمود چه

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۱، ۰۷:۲۰ ب.ظ
  • ناهید بانو

نظرات  (۱۷)

  • حامد(جوون دهه شصتی)
  • خوشمان آمد از خوش آمدنت! بسیارهم مرسی از حضورتون


    خواهش می نموایم
    سلام از دعای زیبات ممنونم


  • دختر برفی
  • سیلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.
    فای خیلی باحال بود.
    مخصوصا خط آخریش


  • ناشناس سرشناس
  • بــآور کَـرده اَم دیگـَـر

    تـُهے ـَهم حَجـم دارَد

    دُرُست ـهَمــانَنــد

    حَجــم روزـهـآیے کهـ

    پـُــر اَست اَز

    نَبودَنت
    ههه ! میگم الان که من دارم cm میذارم دارم دفتر نقاشیم هم خط خطی می کنم؟!؟!؟! ههه!
    چه وب باحالی بوده . .
    مرسی که سرزدی الان به کافه68 سرنمبزنی؟
    سلام
    قبول نیست من نفر دوم بودم اینترنت قطع شد
    میخوام داستان دومم رو شروع کنم
    آبجی که دیگه خدا رو شکر اصلا پست نمیزاره توی وبلاگم
    کلا حال می کنم با نبشته هات دمت گرم


    سلام داداشی
    اکشال نداره شما هر موقع بیای واسه ما اولی
    حالا بقیه نشنون حسودیشون بشه
    منتظرم زودتر شروع کن
    ... میزارم یه فکرایی دارم که میخوام باهات در میون بزارم نظرتو بدونم
    خواهش... مرسی از تعریفت
    کلا ذهنم درگیره موضوع داستانه
    میخوام یه داستان جالب بنویسم این بار با عجله هم تمومش نکنم
    آخر داستان سری قبل اصلا قرار نبود اونطوری باشه
    حالا واسه داستان دوم مسئولیتم سنگینتره.
    بابت همه لطف هات ممنونم ناهید عزیز


    اره اونیکی داستان حیف شد که اونطوری سریع تموم شد
  • دختر برفی
  • سیلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.
    الان که حساب کردم دیدم 4 روز دیگه جمعه ست که بیام و یه آپ کنم.شاید پنجشنبه آپ کردم.

    +خدا رو شکر که حالت بهتره.خوشحال شدم هوارتا

    ادبیاتت تو حلقمـــــــــ
    دوست دارم لحن نوشته هاتو


    ما مخلصیم
    تبادل کنیم؟


    بعـــــــــله
    نیستی؟
    کجایی؟!


    همین لحظه که کامنت گذاشتی در حال کامنت گذاشتن برای شما بودم
    میمونای کارتونی همشون تقریبا شبیه همن خو!
    تشبیهش کن به یکی دیگشون!!
    راستی تلپاتیمون نجیبه، خونواده داره! خراب نمیشه!


    اره جزو خانواده بزرگ بلاگفا به حساب میاد مگه میتونه خراب شه
    نه اون کارتونه یه چیز دیگه بود
    نمیدونم چرا هیشکی یادش نی :(
    واقعا خدا رحم کرده شما شیرزنی هستی واسه خودت


    بعله
    نبــــــــــــــــــــود
    منظورم حریف بود
    ...


    مرسی
    قالب تهی کردن هم ممکنه اتفاق بیفته!!!





    آری هر چیزی ممکن است
    سلام.پست های جالبی گذاشتی،خوب میتونی وقایع زندگیتو بنویسی ای کاش منم هم راهنمایی میکردی،یه سوال شما قبل از ازدواج هم اینطور پستا میگذاشتین؟آخه نه که من مجردم میگم شاید باید ازدواج کنم تا با چشم بصیرت (مثه شما،ریزبین)پیدا کنم اینجور پستا بنویسم. خوشحال میشم به من سری بزنید.




    نه دوست من... من از قدیم و الایام همینطوری مینوشتم و مینویسم ربطی به متاهل شدنم نداره