شرح حال
الانم حدود نیم ساعتی میشه که با شوشو اومدیم خونه بابا، چون شوشو خان اینجا کار داره صبح زود و مجبورشدیم شب بیایم اینجا، البته بیچاره امروز هلاک شد انقدتو جادهدر رفت و آمد و کار بود، یه سر رفت کرمانشاه و برگشت، دوباره یه سرجوانرود و ساعت نزدیک ۱ رسید و بعد اونم مستقیم اومدیم شهر پدری...
سرماخوردگیم هم خوب شد برگردم خونه میام مینویسم
شب همگی خوش
- چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۵۶ ق.ظ