پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

آنژیوگرافی قلب

جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۴۱ ب.ظ


برا همین پنجشنبه - جمعه، مادرشوهر تو بیمارستان تهران وقت آنژیوگرافی قلب داشت!

ولی به خاطر تعطیلی نرفت و افتاد هفته دیگه...

بهش تعارف کردم که اگه همراه خواست میتونه رو من حساب کنه

به هر حال نسبت به بقیه خانومای قلعه من از همه بیکار ترم!

خواهرشوهر بزرگ با دوتا دختر و یه شوهر که دانشگاه و درس و اینا دارن فک نکنم بتونه بره!

خواهرشوهر وسطی با یه دختر و یه پسر سه چار ساله هم فک نمیکنم بتونه بچه هاشو ول کنه و بره!

خواهرشوهر کوچکتر هم که دخترش هنوز یه سالش نشده نه میشه ولش کنه نه میشه با خودش ببره، یکی اونجا باید برا خودش بچه داری کنه!

جاری بزرگ هم که همچنان تو قهره و با اینکه به توافق رسیدن که طلاق نگیره و برگرده هنوز نیومده!

اینیکی جاری هم که امیرعلی خان رو داره و بازم یکی باید برا خودش بچه داری کنه!

فقط میمونه من یکی که بیکارم و بچه ندارم و شوشو هم میتونه از خودش مواظبت کنه وقتی من نباشم...

به هر حال همه چی به مادرشوهر بستگی داره

اینکه میخواد کسی همراش باشه یا نه و اینکه اصن رو من حساب میکنه یا نه

به هر حال من که تعارف خودمو دو سه باره بهش میکنم که بعدا نگه هیشکی از عروسا به فکرم نبود!!!

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۴۱ ب.ظ
  • ناهید بانو

نظرات  (۳)

  • سمیرا نامجو
  • سلاااااااااااااام ناهید عزیزم........

     

    خوبی؟؟؟؟؟؟؟

     

    همسرن خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

     

    امیر علی شیطون بلا چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

     

    آفرین به این عروس خانم و خوب و خوب و خوب.....ناهید گلم بی تعارف

     

    میگما اومدی تهران کاری از ما بر اومد تعارف نکنیاااااااااااا..در خدمتیم.

     

    خونه ی ما دربش به روتون بازه فدات شم......

    پاسخ:

    سلام عزیز دلم

    فدات تو خوبی؟

    سمیرا حرفت و یکم فکرایی که کردم باعث شد وبو حذف نکنم :دی

    قربونت همه محبتهات بوووووووووووس

    salam azizam...ye kam mariz bodam esterahat mikardam u che kara mikoni?khobi?
    پاسخ:

    ای وای خدا بد نده چرا عزیزم؟

    مرسی گلم من خوبم :-*

  • سمیرا دورت بگرده الهی
  • ناهید جوووووووووووونم در چه حالی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

     

    عیدت هم مبارکا باشههههههههههههه

     

     

    پاسخ:

     سمیرا جون تهران بودم

    دو روزه برگشتیم

    تو چطوری؟