پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

یه روزی میاد...

شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ

یه روز میاد من و تو یه نی نی داریم...
کوچولوی کوچولو...
انقدر که بلد نیست راه بره...
پوشک میپوشه...4 دستو پا میره...
دستاشو میگیریم تا یکم وایسته...
اما میافته...
دیگه خسته میشی...
دراز میکشی بغلشو داد میکشی عسل بابا کیه؟
اما نینیمون نمیتونه حرف بزنه...
گنگ بهت خیره میشه...
منم شاهد این صحنه هام...
میگی بهت گفتم عسل بابا کیه توله ی من...
اما یه روز میاد دو سالش میشه...
یکم حرف میزنه...
لباسامو میپوشه و میگه بابایی خوشگل شدم؟!
میگی بزغاله این که لباسای خانم منه...
میگه بابایی بهش نگیا اما من لباساشو پوشیدم تا باتو ازدواج کنم
من میگم نخیر نخیر قبول نیست...
این شوهر منه...
عشق منه...
کسی حق نداره باهاش ازدواج کنه...
مال خودمه...
میگه عیب نداره ...این توله میشه هووت...قبوله؟؟
من و نینی دوتامون جیغ میکشیم قبوله...و محکم بغلت میکنیم...
مطمئنم میرسه اون روز...
منو تو بهترین مامان و بابا میشیم...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ
  • ناهید بانو

نظرات  (۵)

  • رژیم لاغری
  • خیلی قشنگ بود....
    پاسخ:
    تشکر ویژه
    ایشا.. اون روزا هم می رسه به زودی... 
    پاسخ:
    ایشالله
    ممنونم
    ای جان عزیز ِ دلم .. :**
    پاسخ:
    :)
  • سمیرا نامجو
  • چقده قشنگ و قشنگ و قشنگ (آیکون قلب ملب و این حرفا)

     

    درد گرفته دل منم نی نی خواست با این شعرت خو

    پاسخ:
    ایشالا توام به زودی میری سر خونه زندگیت و چند وقت بعدش مامان میشی عزیزم
    سلااام وای چقد قشن
    ایشالا خدا زود زود یه نی نی تپل ناز بهتون بده
    پاسخ:
    ممنون عزیزم