بدون عنوان
روزی چند بار میام این قسمت انتشار مطلب که حرفا یا خاطره ها یا دلخوریا یا خوشحالیایی که تو ذهنم هست رو بنویسم
بعضی وقتام یه خورده ازشون مینویسم یا حتی شده پست هم میزارم اما پاکشون میکنم و میرم نمیدونم چرا!!
نمیدونم چم شد که دیگه مثل قبل حس نوشتن ندارم!
شاید انقدر که اذیت شدم تو این دنیای مجازی نوشتن
انقد که الکی قضاوت شدم خودم و شخصیتم نسبت به نوشته هام! نه حالا صرفا قضاوت بد و بیجا شایدم تو خیلی موارد قضاوت بیش از حد معمولی که هستم!
یه نفر هم خیلی اینجا اذیتم کرد و با اینکه من دوست خوبی میشناختمش اما رسما ر*ی*د به اعصابم با کاراش!
و منم اون ادم رو اینطوری قضاوت میکنم که همیشه حس کردم ادمیه که با وجود همه آدمای اطرافش و زندگی شاید خیلی خوبی که داره اما خودش رو همیشه یه ادم تنها میبینه و دنبال یکی میکرده که این خلأ رو تو خودش جبران کنه و حس میکنم به خاطر طرز نوشتنهای من که خیلی وقتا طنز تلخ بود و مخصوصا نوشتن گذشته ام باعث شد پاشو از گلیمش درازتر کنه و فکر کنه من از اونایی ام که نسبت به زندگی مشترکم دلسردم و مثل اون دنبال یه همدم میگردم و سعی کرد خودش رو به من صمیمانه تر نزدیک کنه اما باعث شد همون دوستی ساده وبلاگیمون هم به هم بخوره!
و من حس میکنم با وجودی که بهش گفتم برو و خودش هم گفته دیگه حتی نمیام بخونمت هم اما فکر میکنم بازم همیشه تو وبلاگمه!
اینو از قسمت اخرین بازدیدهای وبلاگم و IP اش که قبلنا که دوستم بود و میدونستم، میتونم بفهمم!
یعضی حرفا دارم که خیلی زنونه است و یسری چیزای زنونه هست که خیلی وقتا دوس دارم بیام اینجا و بنویسمشون اما با وجود اون و شاید خیلی مذکرهای دیگه روم نمیشه بنویسم!
از رمزی نویسی هم خوشم نمیاد و فقط موندم چه میشه کرد!؟
- جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۴۲ ب.ظ
اینجام راحتمون نمیذارن بعضی از این ادما..اییییییییییییییییییییش
با همین بی محلی پیش برو و بنویس.به خیشکی هم مربوط نی....
ناهید؟؟؟امیر علی چطوره؟؟؟؟؟؟بزرگ شده؟؟؟؟؟؟؟؟هنوز جیگره؟؟؟؟؟؟؟؟