ما را که میبینید انواع و اقسام فک و فامیل درب و داغان داریم... 
یک عده ای از آنها هستند که از طرز نگاه و نوع رفتارشان کاملا معلوم است از دشمنان خانوادگی میباشند که پیشرفت و ترقی روز افزونت باعث دلنگرانی و حسادتشان میشود و به قول معروف سایه ات را با تیر میزندد... 
یک عده دیگر نیز هستند که دلسوز خدایی میباشند و کلا مهربان و فک و فامیل دوست میباشند و از اینها.... مثل زن دایی کوچکمان 
از این توصیف مختصر که بگذریم...
عروسی پسر دایی بزرگمان دعوت شده بودیم و ما هم سر دسته افراد رقاصه که انگار مجبورش کرده باشند برود آن وسط و خودکشی کند...
یک لحظه را برای استراحت رفتیم آشپزخانه که آبی بنوشیم و نفسی تازه کنیم...
یکهو برخورد نمودیم به همین زن دایی کوچکمان و یکی از افراد همان فک و فامیل اولی که توضیح دادیم آنهم کنار هم...
بعد از احوالپرسی گرمی با زن دایی محترمه ایشان نه گذاشت نه برداشت یکهو پیش آن فامیل اجق وجقمان شروع کرد به برانداز کردن ما...
زن دایی: وااااااااای ناهید چرا اینطوری شدی چرا انقدر از بین رفتی کلا خراب شدی چرا انقدر لاغر شدی!!!!
من خطاب به زن دایی: منــــــ.... !!!! 

زن دایی: آره خیلی از بین رقتی خیلی لاغز شدی قبلا خونه بابات که بودی انگار عروسک بودی ادم حظ میکرد فقط نگات کنه ولی الان اصلا نمیشه شناختتــ... 
(اغا ما کم مانده بود شاخ درآوریم...
همین چند دقیقه پیش خود را در آیینه نگاه کرده بودیم و همان ناهید قبلی بودیم... نکند از اثرات آبی که در اشپزخانه میل نموده ایم باشد!؟... همین چند وقت پیش هم وزنه همان وزن قبلی و همیشگیمان را برایمان رویت کرده بود... نه بابا این زن دایی ما چشمانش یک مشکلی پیدا کرده)
من خطاب به زن دایی: نه زن دایی تا اونجا که من میدونم خودمم هیچ بلایی هم سرم نیومده
زن دایی: نمیدونم والا به نظر من که از بین رفتی... قبلا خونه باباتــــــ ... و دوباره همون حرفها رو از اول تکرار کرد
چشمم خورد به آنیکی فامیلمان که با یک نگاه و لبخند شیطنت بار گوش میداد 
زن دایی هم نگاهی به ایشان کرد و گفت از بین نرفته؟
او:
چیکارش داری بابا از زندگی ناامیدش کردی!!
یعنی با این تعریفاتی که ایشان نمود و ان لبخندی که اوشان بر لبش نشست فک کنم فردا تو کل فامیل چو بندازن که ناهید از وقتی شوهر کرده معلوم نیست چی به سرش آوردند که اینطوری شده... حتما روزی یک فصل کتک نوش جان می نماید و زندگی رقت باری دارد....
یک بار نشد ما بریم تو یه جمعی و مرکز توجه نباشیم!!!!!
