حس شیرین
شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۰، ۰۸:۰۵ ب.ظ
دیشب چه حس خوبی بود
بعد یه هفته دوری
دیدن دوبارت... خندیدنامون... تو سر و کله هم زدنامون... شوخیامون
آخ که چقدر دلم تنگ شده بود.......... واسه همه چی
چه لذت بخش بود سر خوردن دوباره تو آغوش گرمت
حس کردن گرما و خیسی دوباره لبات رو لبام
زل زدنات.... حرفای عاشقانه ات
همشون یه حس تازه رو تو دلم زنده کرد
یه حس عاشقانه.... بیشتر و محکم تر از همیشه
الهی نوشته: خدایا خودت این خوشی ها رو بهم دادی، ازت می خوام همین طور ادامه داشته باشه و کمکم کنی که از دستشون ندم و قدرشونو بدونم
- شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۰، ۰۸:۰۵ ب.ظ