موضوع داستان
سلام به دوستای عزیز بلاگفاییم
راستش میخوام راجع به یه موضوعی از همفکریتون استفاده کنم
من یه داداش پرنس دارم که یه کافه داره و توش داستان مینویسه... لطف کرده و تو وبلاگش اسم منم نوشته و داستان زیباشو با اسم هردومون نوشته که منو کلی شرمنده کرده
این اولین داستانشه که تو وبلاگ نوشته و چند روز قبل داستانش تموم شد
حالا از بنده بی ذوق خواسته که برای داستان بعدیش یه موضوع بدم که داستانش چطوری باشه
من که از این داستانای رمانتیک بلد نیستم که به فکرم یه موضوع عاشقانه برسه... فیلمم که میبینم یه فیلم ترسناکه یا خوناشامه یا جنگی و بزن بزن... اگه به من باشه که میگم یه داستان راجع به خوناشاما بنویسه
واسه همین دیدم اگه داداشم به امید من بمونه که هیچی... خواستم شما یه موضوع اگه به ذهنتون میرسه واسه داستان داداشیم ارائه بدین
اگه به وبلاگش سر بزنین و همونجا نظر بزارین هم که چه بهتر
از همین الان از لطفتون ممنونم
بعدا نوشت: نه بابا مثه اینکه از دست دوستان هم کاری ساخته نیست خودم باید یه فکری بکنم
- جمعه, ۷ مهر ۱۳۹۱، ۰۸:۳۳ ق.ظ