پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

مرخصی...!

دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۱، ۰۱:۱۰ ب.ظ

این خواهر شوهرهای ما خانه پدریشان در چند قدمیشان می باشد و حواسشان به خوشان نیست که هر دو سه روز یک بار یک روز کامل را تلپ میشوند ور دل مادرشان...

اما ما که خانه پدریمان در شهر دیگریست و هر وقت هم میرویم یا به اصرار برادر یا مادرم میرویم یا هر وقت میرویم یا همان موقع با شوشو برمیگردیم یا دو روز بیشتر نمیمانیم

ایندفعه را که یک هفته تمام انجا بودیم اکنون که برگشته ایم در جواب خوشامدمان...

خواهر شوهر کوچک: چه عجب برگشتی؟!!؟ (حالا انگار من جای او را تنگ کرده باشم یا هر کس نداد در نبود من از دلتنگی می خواسته به کوه و بیابن بزند!)

خواهر شوهر وسطی: نیستی؟ کجا بودی؟ (همچین خود را گمراه نشان میدهند که یعنی اصلا نبود من برایشان مهم نبوده و اصلا هم از مادر محترمشان سوال ننموده اند علت غیبت مرا)

من: مرخصی بودم

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۱، ۰۱:۱۰ ب.ظ
  • ناهید بانو

نظرات  (۲۰)

سلام دوست گلم وبلگ قشنگی داری اگه تونستی به منم یه یر بزن




این دو تا کامنتی که گذاشتی و دقیقا عین هم و با غلط تایپی یه جور کاملا نشون میده از اون نظرات کپی شده هست که همه جا پخش میشه
پس نمیام
سلام دوست گلم وبلگ قشنگی داری اگه تونستی به منم یه یر بزن




برای خواندن جواب به کامنت بالا مراجعه شود
خواهر شوهر کوچک: مرخصی ِ بدون حقوق دیگر؟!
خواهر شوهر وسطی: چوپ خط ِ مرخصی هایتان پر شده! دفعه ی آخرتان باشد!

من:(مجاز از ناهید بانو): من رئیسم مشکلی نداره
_________________________________________________

آقاااااا ما همیشه از غیبت متنفر بوده ایم و در این موارد همیشه جلوی مادر و نزدیکان را میگیریم که اه این چه کاریست دیگر!!!
ولی میبینیم نه! انگار بعضی وقتها شدیدا به مزاج آدم خوش می آید و وقتی کسی حرصت را در میاورد با این کار حسابی دل و جگرت خنک میشود! انگار!





بههههههله شما رئیس میباشی اصلا تاج سر مایی و ما با این قضیه مشگلی نداریم
ج ِ ج ِ سی ام ِ پست ِ پایین(دقت کردی چی شد؟:دی)
نهههههه ما به همان ده سال قانعیمــــ
میترسم آنقدر مارا در فراق یار بگذاری که آخر چون ذلیخا خود ِ خدا برایمان پیش قدم شود
امروزه باباش پولدار ِ یکی از مهمترین شغلهای کشوری به حساب می آید انگار!شاید هم مهمترین
آری این بلگفا حرف ِ الکی زیاد میزند




اری دقت کردم... دقت نمیکردم هم در ج ج میفهمیدم :دی
خوب شد یادمان انداختیت ماجرای زلیخا را اصلا شما نیز باید همچون زلیخا شوید اگر مخالفتی دارید بدهیم جلاد قلعه به امرتان رسیدگی نوماید؟
بالاترین و شریفت ترین شغلی که رویش میشود حساب کرد بابای پولدار است
آخه چن روزی نبودی کسی نبود که بخوان عفریته بازی درآرن
پ ن پ فک کردی در نبودت از غصه هلاک شدن




بعله بدون ما عفریته ها چگونه سر خودشان را گرم کنند

د ن د باید هم از غصه هلاک شن
مرخصی خوش گذشته باشه
این حرفا را بیخیال





ممنون مهدی جان... دوست همیشگی
ما را که خیالی از بابت این حرفا نیست
شاید اوایل برام سخت بود اما الان با توجه به نوشته هام میبینی که به طنز برام مبدل شدند
و نوشتن در بابشون فقط به خاطر به روز کردن وبلاگم و عنوان وبلاگم که مربوط به ماجراهای قلعه هزار اردک هستش میشه
سلام

مرخصی نوش جونت




مرسی
اره نوش جونم یک آب هم روش
  • (• •)zahra(• •)
  • خب چییه خواهرشوهرن دیگه دلشون برای زن داداششون تنگ شده بود مگه اشکالی داره؟؟؟




    نــــــــــــــــه
    اکشالی نداره بزار دلشون تنگولیده بشه
    خعلی هم خوب
    جوابی بس...سوز به ایشان عنایت فرمودید
    احسنت بر این جواب دندان شکنتان
    آنان که چشم دیدارتان را ندارند چشمانشان کور باد
    آبجی پرسیده بودی مهتاب کیه؟
    مهتاب که کاره ای نیست. شخصیت اول قصه ما لوتوس بود(با توجه به نقش پر رمگش) که اون حیوونی هم فرت!!! مرد
    نظرت در مورد کلیت داستان این سری چیه؟




    یــــــــوهاهاهاها
    اری جوابی بس .... سوز (من اصلا فکر بد نکردم ها داداشی منو دعوا نکنی)
    چشمشان کور دندشان نرم
    باشد که صبح دولتشان بدمد (بسی بی ربط بود)
    آخی بیچاره لوتوس اما تو در نقش ترانس هستی و طبق گزارشات وارده سر و سری با مهتاب داری و ما میخواهیم بدانیم مهتاب کیست نه لوتوس
    بیخود حواس ما را از قضیه پرت ننوما
    نظرمو میام اونجا میگم
    سلام

    امیدوارم مرخصی خوش گذشته باشد...............

    وای چی میکشی از دست این خواهر شوهرها..........




    ممنون فرهاد عزیز
    میبینی تو رو خدا.....!!
    سلام خواهر شوهرات عین منن دقیقا همین طوری برخورد میکنم با عروس محترمون!!!!!!!!!!!!
    معلومه قالبمو ندیدی دیگه یادی که از ما نمیکنی!
    منو میشناسی اصلا؟؟؟؟؟؟؟؟




    خو فدات شم خودت که دیدی نوشتم مرخصی بودم
    تازه با تو که یادمه اونجا بودم هم در ارتباط بودم
    ولی خوب وقت نکردم به وبت سر بزنم
    پس تو هم از اون خواهر شوهرهایی!!!
    ولی من انخد خواهر شوهر خوفیم.... میتونی از زن داداشم بپرسی
    با توجه به محوری بودن شخصیت لوتوس احتمال برگشت این شخصیت به داستان زیاد می باشد. قصد داریم در اتفاقی نادر این شخصیت پرطرفدار را به عرصه رقابت ها باز گردانیم
    ممنون بابت نظرت خیلی لطف داری
    کلی انرجی مثبت گرفتیم.
    اون هم لورل و هاردیه عزیز نه لورر!!! و هاردی




    خو حالا شما لازم نیست برای ما غلط املایی بگیری
    خوب این شخصیت ها جدید میباشند البته به لطف اشتباه تایپی
    کار خوبی میکنید که لوتوس را با یک حرکت بسیار نادر به داستان باز میگردانید جای بسی شکر دارد
    عزیز از شخصیتهایمان خوشمان امد





    اری خعلــــــــــــــــی بهمون میاد نه؟!
    چارلی چاپلین را هم برای داداشی خوب امدی کلی خندیدم
    اری نقش خوبیست حیف است جای برادرمان خالی باشد
    داداشی ببخشید ما بر علیهت شدیم ها
    آری همین است که شما فرمودید
    ماجرای طنز شیرین قلعه هزار اردک

    امید که همه ماجراها عاقبت خوشی داشته باشه





    فدا داش مهدی خودمون
  • ازعاشقان مهدی
  • سلام ممنون که اومدی...ااا واقعا ینی بایدهم خوان باشن؟؟؟




    اخه دیدم تو وب چند تا از دوستام هم عین همون کامنت رو کپی گذاشته بودی
    حدس زدم حتما وبلاگ رو نخوندی
    محض اطلاع گفتم
  • محمد(میشناسین بابا)
  • سلام.
    خوبی؟
    قشنگ بود افرین.
    به منم سر بزن.
    تو انجمنم عضو شو.
    فقط اومدی نظر دادی آدرس وبلاگتم بده.
    فعلا خدافظ




    این افرین رو خوب اومدی!!!
    منو یاد دوران دبستان انداخت که از معلم صد افرین میگرفتم
    شما خودت اومدی نظر دادی ادرس وبلاگ دادی که من بدم!
    سلام مرسی عزیزم که سر میزنی متشکرم




    خواهش میشه دوست عزیز
    یعنی باید میزدی داغونشون میکردییییییییییییییییییییییییییییی
  • ســـ ـهـ ـا
  • یک ذره ز مدح او به این افواه است
    از منزلتش فقط خدا آگاه است
    شادانه به عید او فرستم صلوات
    این عید غدیر عید حزب الله است
    عید سعید غدیر خم مبارک باد



    عید تو هم مبارک سها جان
  • ناشناس سرشناش
  • سلام
    میگم خودت نمیخوای مرخصی بگیری


    یهنی چی؟
    خو من مرخصی گرفته بودم و تموم شد!!!
    خودم مرخصی گرفته بودم روحم که نبود