پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

عشق

دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۳۹ ق.ظ

عشق میتواند در این خلاصه شود که بنده تا خود صبح عین بچه ها پتویم را شوت کنم و روباز بخوابم
و شوشوی عزیز تا صبح دم به دقیقه بیدار شود و پتو را روی من بکشد که سرما نخورم!!!

 

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۳۹ ق.ظ
  • ناهید بانو

نظرات  (۵)

  • ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۴۳
  • شازده
    • بیچاره شوشو.اینهمه بهت محبت مبکنه آخرش میگی بیاد به اعترافات تکان دهنده من گوش بده
    آقا نیا من حرفامو پس میگیرم :دی
    پاسخ:

    بعله پس چی

    حرفاتو پس نگیر بزار بیاد بخونه :P

    نیست اینجا میاد اصن خخخخخخخ

  • ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۴۲
  • یِ خانومِ شاد!
    • بابا دمشون گرمممممممم
    ما میخوابیم پتوی رومونم میکشن از رومون میندازن رو خودشون!!! 
    ته عشق بود
    پاسخ:

    عه جدی چه همسر بدجنسی خخخخخخخ

    این پتو رو من کشیدن اینم دیوونه میکنه منو گاهی :دی

    من خودم گرمایی ام اونم همش منو میپیچونه دور پتو خخخخ

  • ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۲۶
  • سمیرا نامجو

    • به به به...و اما چه عشق زیبایی....

     

    الهی پایدار باد این عشق پاک............
    پاسخ:

    فدای تو بشوم ای دختر ناااااب

     

    بیا فک کردی فقط خودت بلدی شعر بگی و قافیه سازی کنی :P

  • ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۱۰
  • شادی
    • من به جاش بودم با یه پارچ آب یخ بالا سرت می نشستم هر وقت قسمتی از بدنت از زیر پتو در می اومد یکم لبه ی پارچ رو کج می کردم :))
    اینجوری تا صبح عادمت می کردم
    خخخخخخخخ
    پاسخ:

    تو که نامردی بدجنس

    شوعرم دوزم داره دلت بسوخه :P

    روش اهلی کردنت منو کشته اصن خخخخخخخخخ

  • ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۴۶
  • سمیرا نامجو

    • باور کن اصن کم آوردم.....

     

    خانم یه امضا لطفا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ:
    :دی
    کجا رو باید امضا کنم؟ :P
    پس از دوشیزگی

    ایـטּ رפزهــا
    عجیـب בلـم بـچگـے مـے خواهـב...
    "خستـہ ام" ...
    فـقط یـڪـ قـلم لطـفاً ...
    مے خواهـم خـوבم را خط خـطے ڪـنـم

    "خط خطے هاے مانـבگار"
    ------------------

    دیری است که از زندان های طبیعت ، تاریخ ، ما و من رها شده ام و رسیده ام به دشت هموار و بی کرانه ی رهایی ، مطلق ، بی رنگی و بی سویی ، حیرت،عطش ،عبث ،پوچی.

    و اکنون ازآن وادی نیز گذشته ام و رسیده ام به کشوری که برآن گام هیچ کلمه ای نرفته است و خراش هیچ نگاهی بر آن نیفتاده و پاکی بکر آن را پلیدی هیچ فهمی نیالوده است .من اکنون کاشف اقلیمی هستم که خود خالق آنم!و که می داند چه می گویم؟چه احساس می کنم ؟ کجایم؟

    بایگانی
    آخرین مطالب
    پیوندهای روزانه
    پیوندها
    کلمات کلیدی

    هدف گذاری

    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم