سرماخوردگی
دو سه هفته است هرکی دور و ورمه اعم از (شوشو، جاری، امیرعلی، مادرشوهر) سرما خوردن شدید!
خدا رو شکر تا الان بدنه بنده مقاومت کرده و ازشون سرماخوردگی رو نگرفته
جاری میگه نمیخوام من حسودیم میشه توام باید سرما بخوری چرا انقد پولادینی :|
میگم من اخرش یا به صورت وحشتناکی این سرما رو میگیرم می افتم، یا اصلا نمیگیرمش
شوشو خان ما کلا سرماییه، نه مثل الان که سرما هم خورده
عین این باباها شبا همش پا میشه میره کولر رو خاموش میکنه :دی
خدا به داد بچه هامون برسه با این باباشون :دی
دیشب هم کلا نزاشت کولر رو روشن کنیم گفت سرده، خودشم تو این گرما رفت زیر یه پتو!!!!
نصفه شب یهو بیدار شدم دیدم یکی داره منو باد میزنه!
چشامو خوب وا کردم دیدم شوشو خانه، بعد تو همون حالت خواب و بیداری فک کردم شوشو داره با تبلته بادم میزنه خخخخخخخخ
میگم چیکار میکنی؟ میگه هیچی تو بخواب دارم بادت میزنم :دی
در لحظه اخر دیدم نه بابا تبلته نیست یه سینی کوچولوی سفیدی دستشه
صبح میگم راستی دیشب چیکار میکردی! اگه گرمت بود خو کولرو روشن میکردی دیگه چرا رفتی یه سینی آوردی بادمون میزدی؟
میگه من که گرمم نبود، تازه سردمم بود، تو میگفتی گرمه منم رفتم اونو آوردم بادت زدم :دی
میگم من اصلا یادم نمیاد گفته باشم گرممه، تو خواب بودم اگه گفتم خخخخخخخ
یعنی خوشم میاد یه همچین شوشوی دارم که انقد به فکرمه، اونم تو حال مریضی حتی!
امروز براش سوپ درست کردم ولی متاسفانه سوپ دوس نداره باید به زور بدم به خوردش
فردا هم عروسیه!!!
من غیر از بچگیام و عروسی خودم اصلا یادم نمیاد کفش پاشنه بلند پام کرده باشم
دوران مجردی همیشه اسپرت، تو مراسما هم یا همون اسپرت رو میپوشیدم یا فوقش از این کفش دخترونه های بدون پاشه... تا الانم همینطور بودم...
ولی یه مدت بود زده بود به سرم کفش پاشنه بلند بگیرم همچین تق تق کنه بلکه یکم حسهای زنونه ام بیدار شه:دی
برا همین این عروسی بهونه شد که برم یه جفت کفش به قول معروف تق تقی بگیرم :دی
برای اولین بار تو عمرم همچین کفشایی خریدم...
بعد الان وضعیت موهام این شکلیه
حالا موندم با این موها و با این کفشا دقیقا قراره چه تیپی بزنم خخخخخخ
میگم لباس پسرونه بپوشم بعد از پایین دامن و ساپورت و کفش تق تقی :دی
- چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۳۰ ب.ظ
چندتا از مطلب ها تونو خوندم!
خیلی جالب نوشته بودین.
راستی عروسی فردا هم مبارک باشه پیش پیش.
بهتر از دیروز باشید.