پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

پس از دوشیزگی

خط خطی های ماندگار

یه فرصت بیکاری شبانه دور از بیهوشی هر شب!

يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۲۲ ق.ظ

یعنی به معنای واقعی این مدت با مدیریت استخر سرویس شدم رفت!

خیلی سرم شلوغ بود و نمیشد اینجا بیام و بنویسم، از 8 صبح تا 6 عصر استخر بودم و شب دیگه بیهوش میشدم و فرصت نداشتم

بزار یکم سوسول بازی دربیارم و بگم وبلاگ جونم ببخشید که بین این همه مشغله یه وقت هرچند کوچیک واسه تو اختصاص ندادم!

البته در واقع این معذرت خواهی واسه اینه که از خودم معذرت میخوام که برای خودم یه وقت بیکاری نمیتونستم تعیین کنم و خودم رو فراموش کردم

قبل هرچی بگم که ادامه ماجراهای ناگفته پس از دوشیزگی رو فراموش نمیکنم و بازم ادامه میدم، ولی یه تصمیمی گرفتم و اون اینکه از این به بعد اگه تونستم از روزمرگی های جدیدم بنویسم و لا به لای روزمرگی ها از پس از دوشیزگی های گذشته هم یادی کنم و پرونده اون رو واسه همیشه اینجا ببندم!

خب بعد از این چی میخواستم بگم؟؟؟!!!

اها جدیدا یه تصمیمی گرفتم که نمیدونم میتونم بهش عمل کنم یا نه!

این گوشی لعنتی با این همه راحتی که برامون به وجود آورده کلا از همه چی دورم کرده

هرچند الان همه برنامه هام تو گوشی هست و چه ایمیل چه فیسبوک چه وبلاگ چه .... و خلاصه همه جی رو با گوشی چک میکنم 

اما تازگی ها شدیدا دلم میخواد مثل قدیم از لپ تاپ استفاده کنم واسه چک کردن این ها

هرچند حتی دیگه فیسبوک سوت و کور شده و ایمیل هم که دیگه فک نکنم کاربرد خاصی داشته باشه و اینا ولی من دلم واسه اینا تنگ شده

اتفاقا همیشه وقتی یه برنامه شلوغ پلوغ میشه ازش فرار میکنم

الان از اینستا فراری شدم و میخوام مثل قدیم پناه ببرم به فیسبوک!

دلم میخواد وبلاگم پر جا باشه و خاطراتم و ثبت کنم

دوس دارم از ایمیلم استفاده کنم

و از گوشی فقط تو مواقع ضروری استفاده کنم

نه اینکه همه کارا با گوشی باشه و فقط گه گداری واسه فیلم نگاه کردن پناه ببرم به لپ تاپ

خلاصه که یه تصمیمایی واسه خودم گرفتم که خودم هم نمیدونم مزیتش چی هست دقیقا ولی دلم میخواد انجام بدم

اصلا اومده بودم از مدیریت استخر بگم اما چیزای دیگه یادم افتاد و اصل کار رو فراموش کردم

سری بعدی که سعی میکنم فردا باشه میام و از مدیریت استخر و چطور شد که اونجا سرکار رفتم و دردسرهایی که داره و اینکه چند روز پیش حتی خسته شده بودم که کنار بزارمش و دیگه نرم و مدیریت باشگاه بدنسازی و .... مینویسم

فعلا شب همه دوستانی که مثل خودم هنوز اینجا پرسه میزنن به خیر


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۲۲ ق.ظ
  • ناهید بانو

نظرات  (۲)

سمت جدید مبارککککک نازنینمممممم

بوووووووس...

خوشحالم هستی و میخونمت 

بازم بوووووووس
پاسخ:
یه دنیا ممنون سمیرا جووووووونم
چقد خوبه که هنوز هستی
بوووووچچچچچ
سلام خوبی؟
خوشحالم که پست جدید گذاشتی و هنوز می نویسی...
عادات قدیمی حس نوستالژی به آدم میده و منم این حس رو دوس دارم:) حتی الان که دیگه کسی حالو  حووصله نوشتن یا حتی خوندن نداره و همه با عکس و نهایتا یه خط جمله منظور می رسونن...
منتظرم نوشته هات بخونم.
همیشه شاد باشی

پاسخ:
سلام دوست من...
خوبم تو خوبی؟
اره واقعا، یه حس نوستالوژی شیرین که همش دوس داری هر روز تجربه اش کنی، کاش واقعا بتونم ادامه بدم :)
زنده باشی